دشمنی بنی امیه در مراسم تشیع امام حسن (علیهالسلام)
معاویه بن ابی سفیان به شدت با امام حسن(ع) دشمن بود و حتی به ترور و شهادت حضرت هم اکتفا نکرد و
برای اینکه یاد و خاطره فرزند پیامبر(ص) را از اذهان جامعه پاک کند دستور داد تا از تدفین امام حسن(ع) در کنار قبر جدش خودداری کنند.
داستان ولادت به گونه اى كه در روايات شيخ صدوق(ره)در امالى و علل و عيون اخبار الرضا(ع)و روايات ديگر محدثين شيعه و اهل سنت آمده و از امام سجاد(ع) روايتشده اين گونه است كه فرمود:
چون فاطمه(س)فرزندش حسن را به دنيا آورد، به پدرش على(ع)عرض كرد: نامى براى او بگذار، على(ع)فرمود: من چنان نيستم كه در مورد نامگذارى او به رسول خدا پيشى گرفته و سبقت جويم.در اين وقت رسول خدا(ص)بيامد، و آن كودك را در پارچه زردى پيچيده، به نزد آن حضرت بردند.حضرت فرمود: مگر من به شما نگفته بودم كه او را در پارچه زردنپيچيد؟سپس آن پارچه را به كنارى افكند و پارچه سفيدى گرفته و كودك را در آن پيچيد، آنگاه رو به على(ع)كرده فرمود: آيا او را نامگذارى كرده اى؟
عرض كرد: من در نامگذارى وى به شما پيشى نمىگرفتم!
رسول خدا(ص)فرمود: من هم در نامگذارى وى بر خدا سبقت نمىجويم!
در اين وقتخداى تبارك و تعالى به جبرئيل وحى فرمود كه براى محمد پسرى متولد شده، به نزد وى برو و سلامش برسان و تبريك و تهنيت گوى و به وى بگو: براستى كه على نزد تو به منزله هارون است از موسى، پس او را به نام پسر هارون نام بنه!
جبرئيل از آسمان فرود آمد و از سوى خداى تعالى به وى تهنيت گفت و سپس اظهار داشت:
بقیه در ادامه ی مطلب
ای مولود خجسته رمضان! ای بدر تمام ماه خدا! تو تنهاترین فرزند رمضانی و آسمان، در پیشگاه كرم و بخشش تو، با این همه ابرهای باران زایش، گمشده ای غریب بیش نیست. رسول رحمت، تو را بر شانه های خویش سوار می كرد و بر تو مباهات می نمود. تو ادامه محمد (ص) و كرانه علی (ع) هستی. تو امام مایی و ما مُرید و دلداده تو. و اینك در بهار شكفتن تو، در فصل خدا، بر خود از رهبری تو می بالیم و بر نامت كه زینت همه خوبی ها و نیكی هاست، افتخار می كنیم.
پیشواى دوم جهان تشیع كه نخستین میوه پیوند فرخنده على (ع) با دختر گرامى پیامبر اسلام (ص) بود، در نیمه ماه رمضان سال سوم هجرت در شهر مدینه دیده به جهان گشود.(1)
حسن بن على (ع) از دوران جد بزرگوارش چند سال بیشتر درك نكرد زیرا او تقریباً هفت سال بیش نداشت كه پیامبر اسلام بدرود زندگى گفت. پس از درگذشت پیامبر (ص) تقریبا سى سال در كنار پدرش امیر مومنان (ع) قرار داشتو پس از شهادت على (ع) (در سال 40 هجرى) به مدت 10 سال امامت امت را به عهده داشت
و در سال 50 هجرى با توطئه معاویه بر اثر مسمومیت در سن 48 سالگى به درجه شهادت رسید.
ببین می تــوانی بمانی بمان
عزیزم تو خیــلی جـوانی بمان
تو هم مثل من نیمه جـانی بمان
زمــین گـیر من،آســمانی،بمان
اگر می شـود می توانی بـمان
تو نـیلوفرانه تـریـن یاس شـهر
وجود تو کانون احـساس شهر
دعا گوی هر قـدر نشناس شهر
نکش دست از دست دستاس شهر
نباشـی، چـه آبی چه نانـی بمان
چه شد با علی همسفر ماندنت
چه شـد ماجرای سـپر ماندنـت
چه شد پـای حـرف پـدر ماندنـت
پس از غـصه ی پشـت در ماندنت
نـدارد علــی هـمزبانی بمــان
برای علی بی تو بـد میشود
بدون تو غم بی عـدد میشود
نرو که غــرورم لــگــد میشود
و این سـقف،سـنگ لحدمیشود
تو باید غــمم را بدانــی بمــان
چرا اشــک را آبـرو میکــنی
چرا چــادرت را رفـو میکـــنی
چرا اسـتخوان درگـلو میکــنی
چرامـــرگ را آرزو میکـــــنی
چه کم دارد این زنــدگانی بمان
(مصطفي صابر خراساني)
قایقی ساخته ام..
جنسش از راز و نیاز
بادبانش از صبر، دکلش از ایمان
در شبی مهتابی _
سفری دور و دراز، می کنم از لب دریا آغاز
دل به امواج بلا خواهم داد...
اگرم ساز مخالف زند و باد به همراهی طوفان
خواهد
که مرا منصرف از راه کند
راه بیراهه کند، مضطر و درمانده کند
.. باکی نیست
من به همراه دعایی دارم
و به دل قطب نمایی دارم
و اگر در طی راه،،
به عنادی شکند زورق امید مرا گردابی
.. باز اندوهی نیست
بازوانی دارم
میزنم آب و شنا می کنم و میدانم
که «« خدایی »» دارم
که اگر خسته شدم دست گیرد بی شک
و به ساحل برساند به یقین....
▪️*میروم مشهد،خیابانهاشلوغ*
▪️*میروم درقم،شبستانهاشلوغ*
▪️*کربلاکه کل ایوان هاشلوغ*
▪️ *درمسیرش هم بیابانهاشلوغ*
▪️*هیچکس مثل توبی زوارنیست*
▪️*باکریمان کارهادشوارنیست...*
♥️صلی الله علیک یا غریب مدیـــــــنه♥️
♥️یا امام حسن مجتبی علیه السلام♥️
لطفا این عکس را به اشتراک بگذارید.
♥♥♥
♥♥
♥
((یا علی گفتیم وعشق آغاز شد)) ..... گره ی مشکل هر دل باز شد
یا علی گفتیم ودل جانی گرفت ..... زندگی معنا وعنوانی گرفت
یا علی گفتیم وکوه در هم شکست..... وحدت هر چه بدی از هم گسست
یا علی گفتیم و حور چون نار شد..... باعث رشد هزار گلزار شد
یا علی گفتیم و شیطان خود درید.....جز پشیمانی دگر در خود ندید
یا علی گفتیم و خفاش پر کشید.....از خلیج تا کوه الوند سر کشید
یا علی گفتیم ودریا باز شد.....رد یاران پیمبر راز شد
یا علی گفتم علی یارم شد.....گفتن این شعر همه کارش شد
منبع : چادری مبارز
مردی اعرابی از امیرالمومنین علیه السلام پرسید؛ سگی را دیدم با گوسفندی جستن كرد و از آنها حملی به هم رسید، آیا این حمل به كدامیك ملحق است ؟
آن حضرت علیه السلام فرمود: او را در كیفیت خوراكش آزمایش كن ، اگر گوشتخوار بود سگ است و اگر علف خوار بود گوسفند. اعرابی : او را دیده ام گاهی
گوشت خورده و گاهی علف . علی علیه السلام او را در آب آشامیدن آزمایش كن ، اگر با دهان آب می خورد گوسفند است و اگر با زبان آب می خورد سگ
است . اعرابی : هر دو جور آب می خورد.
علی علیه السلام او را در راه رفتن آزمایش كن ، اگر دنبال گله می رود سگ است و اگر وسط یا جلو گله می رود گوسفند است . اعرابی : گاهی چنین است
و گاهی چنان . علی علیه السلام او را در كیفیت نشستن ملاحظه كن ، اگر بر شكم می خوابد گوسفند است و اگر بر دم می نشیند سگ است . اعرابی :
گاهی به این ترتیب می نشیند و زمانی به آن ترتیب . علی علیه السلام او را ذبح كن اگر در شكمش شكنبه دیدی گوسفند است و اگر روده وامعاء دیدی سگ
است . اعرابی از شنیدن این نكات دقیق و متحیر و مبهوت شد.
صفحه قبل 1 صفحه بعد